من اومدمممممممم
سلام به تک تک دوستای گل نی نی وبلاگیم
گفته بودم پست بعدی رو با عکسای عروسیه دخترداییم آپ میکنم ولی خوب آراد خان که اصلا وای نمیساد تا ازش عکس بگیرم اما هرجوری که شد بعد از عروسی یه چندتا عکس ازش گرفتم که امیدوارم خوشتون بیاد
بریم سراغ عکسایی که خونه ی دایی جونم ازت گرفتم
اینم مواقعیه که از خودت اداهای عجیب و غریب درمیاری.
این یکیو که خودم خیلی دوست دارم،آخه چشات خیلی ناز افتادن
بقیه ی عکسام ماله ساعت دو نیم نصف شبه که تازه از تالار برگشته بودیم خونه ی داییم،بعد از عوض کردن لباسامون دیدیم تا اون خانوم کوچولو که خواهرزاده ی زنداییمه نشسته دم در و گریه میکنه و جالب اینجاست که ویهان رفته پیشش نشسته و مخ میزنهتو بزرگ شی چی میشی شیطونک؟؟؟؟
همونطور که مشاهده میکنین ویهان داره با زبون خودش با تانیاخانوم صحبت میکنه
اینجام ویهان داره آمادگیه لازمو برای بوسیدنه تانیا پیدا میکنه
اینم از اون صحنه ای که وقتی همه دیدنش از خنده غش کردن
خداییش گذشته از همه چی من الان تو کف منظره ی پشت سرشونم...
میبینین توروخدا؟؟؟؟؟
هنوزم هستاااااااااااا
حالا میریم سراغ وقتی که آراد و ویهان با هم هم دست میشن:
همونطور که میبینین آراد داره فکر میکنه که چه بلایی بر روزگار جارو برقی بیاره،
تو عکس بعدی هم میبینین که ویهان به کمکش میره و دست به کار میشه
و در آخرشم ویهان موفق به روشن کردن جارو برقی میشه
خودم که حسابی خسته شدم ولی هنوزم مونده:
بقیه ی عکسا مربوط به وقتیه که آراد میخواد با زور آبو باز کنه و باز مثل همیشه ویهان برای کمک کردن از راه میرسه
این یکیو بیشتر از همه دوست دارم،آخه داره با تمام وجودش زور میزنه
و سر رسیدن امداد برای کمک رسانی:
اگه خوب توجه کنین میبینین که ویهان خیلی ذوق زده شده...
من هنوز شک دارم،نمیدونم عکسا تموم شدن یا نه؟؟؟؟
بعلههههههههههههه شکم بی دلیل نبود،هنوز مونده.
اینا ماله شبه هنابندونه ولی متاسفنه توی هیچکدوم از عکسا صورت آراد درست معلوم نیست،چون وقتی گوشی فلش میزد چشمش اذیت میشد
توروخدا ببینین چجوری پاشو بغل گرفته؟؟؟؟لابد میترسه پاشو بدزدن
اینجا هم اومد شن ریخت رو قالی و دستاشو روش کشید.
الانم میخواد بلند شه به فضولی های دیگش برسه:
اینم از دالی کردنش،الهییییییییی من فدات شم نفسم
ببخشید توروخدا ولی هنوزم تموم نشده اما اینا دیگه آخراشه.
میریم سراغ آخرین عکساش که دیروز ازش گرفتم.
اینم از موقعی که از خوردن بستنی سیر شده و داره تقاضای آب میکنه:
نگاش کنین این وروجکوووووو،وقتی خیلی تشنشه و آب میبینه این شکلی میشه:
آخیییییییییی راحت شد نفسم،نوش جونت عشقم.
وقتی هم که تشنگیش رفع شد این قیافه رو به خودش گرفت:
صلوات بلند بر محمد و آل محمد
{الحمدلله مثل اینکه تموم شد خدارو شکر}
...امیدوارم خوشتون اومده باشه...
.منتظر نگاه های پرمهر شما هستم.